زبان و ادبیات عربی...

زبان و ادبیات عربی...
هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم... 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

 

داستان‌سرايي تودرتو، كه يكي از عناصر ساختارِ روايي هزار و يك شب است، روايتي را در درون روايت ديگر نقل مي‌كند؛ به اين معني كه در قصه‌ها نوعي حركت دايره‌وار، يا دوراني، به چشم مي‌خورد كه قصه‌گو از طريق آن پايان را به آغاز پيوند مي‌زند و اين حركت، يا شگرد، را در سلسلة بي پايان قصه‌گويي خود ادامه مي‌دهد. شهرزاد از ابتدا، از همان شب نخست، قصه‌اي را كه آغاز كرده است ناتمام رها مي‌كند و به نقل قصة ديگري مي‌پردازد و پس از آن مجدداً به قصة اول باز مي‌گردد. اغلب اين تودرتويي به دو قصه محدود نمي‌شود، بلكه چندين قصه را در بر مي‌گيرد، و چه بسا خواننده قصة نخست را فراموش كند، و از همين رو شهرزاد ناگزير از يادآوري و تكرار است. تو در توئي قصه‌ها، كه از آن به «داستان در داستان» نيز تعبير مي‌كنند، به هيچ وجه خود سرانه يا تزييني نيست، بلكه اقتضاي روايت‌گري شهرزاد است كه گاه نوعي توازي و تضاد ميان قصه‌ها پديد مي‌آورد و اشتياق ما را به خواندن آن‌ها افزايش مي‌دهد. اهميت صناعت «داستان سرايي تو درتو» در قصه‌هاي «هزار و يك شب» در نحوة كابرد آن است. يعني در نقشي است كه در ساختار قصه ايفا مي كند - نه در صرف كاربرد آن. كاربرد اين صناعت در قصه‌ها، اغلب، باعث مي‌شود كه ما احساس كنيم با طرح و نقشه‌اي  «ناقص» و بدون پايان‌بندي روبه رو هستيم؛ يعني ساختاري كه كامل نيست و «بسته» نمي‌شود و درست در لحظه‌اي كه ما خيال مي‌كنيم همه چيز دارد تمام مي‌شود، قصه دوباره زاده مي‌شود و نوعي «واسازي» صورت مي‌گيرد. به عبارت ديگر، ما با نوعي توازي و تضاد سرو کار داريم؛ يعني با اشکالي از تقابل و تباين که ساختار قصه‌ها را شكل مي‌دهد و باعث گسترش و تداوم آن‌ها مي‌شود. در قصه‌ها دوگانگي و تقابل‌هاي متعددي قابل تشخيص است؛ تقابل‌هاي دوتايي به صورت خير و شر، روح و جسم، نر و ماده، زنده و مرده، مجاز و ممنوع، واقعيت و تخيل، كه هر كدام نظام ارزشي خاصي را نشان مي‌دهند يا بيان مي كنند. اين تقابل‌ها كه هيچ‌گونه آشتي ميان آن‌ها متصور نيست، سر‌انجام به نفع خير و شادماني و زيبايي حل مي‌شوند.روایت گری گسستۀ شهرزاد در پیوندی جدا ناشدنی با وضعیتی است که او در آن قرار گرفته است. با توجه به نقش محوری شهرزاد و ویژگی زنانۀ کنش ها و ایده های او، که در فُرم داستان های تو در تو تبلور یافته است، هزارویک شب  محصول و دستاورد هنر روایت گری زنانه است.در هزارویک شب، شهرزاد ناچار است برای خودش در درون داستانهایش، شنونده ای بیافریند و از این روست که داستان هایش، تو در تو می شوند.

 

در هزار و يک شب سخن گفتن مساوی با زندگی و سکوت برابر با مرگ است. اگر توانستی قصه بگويی، زنده می مانی. قصه گفتن يا حديث ساختن نوعی اعتراف کردن و وصيت گزاردن است؛ يک جور بيانیّه پيش از مرگ است. قبل از مرگ، زير تيغ به هر کس مجال داده می شود قصه بگويد و با قصه گفتن جان خود را از مهلکه در ببرد. قصّه گفتن، حق محترمی است. نه فقط شهريار خون ريز بلکه حتی عفريتی که بچه اش به تصادف و به سهو کشته شده، به قاتل فرزند خود، مجال قصه گفتن می دهد. در اين کتاب، صد داستان داريم که حيات گوينده با قـصه گفتن ادامه می يابد. مهمتر از همه، خود شهرزاد است که، چه در درون قصه و چه در بيرون آن، متضمن استمرار و پيوستگی و نماد حيات است. شهرزاد می پذيرد که حتی اگر قرار است بميرد، بهتر است که به مرگِ خود، نوعی معنا و زيبايی ببخشد.

 

سرّ توفيق شهرزاد نيز در سخنداني اوست: شهرزاد پيروز مي شود چون هم او و هم شهريار و هم تمام اشخاص قصه در اين نكته اتفاق نظر دارند كه اعجاب برابر با زندگي و هم ارز زندگي است. زنده ماندن و يا رسيدن به جلاه و مال بسته به اين است كه سخن نغز و  حديث شگفت انگيز و خوش و طرفه باشد، ورنه زندگي به باد مي رود. شهرزاد و روايان  قصه هاي هزار و يك شب مي كوشند تا در پايان هر شب دو حالت در شنونده ايجاد كنند: استفهام و يا استعجاب. يعني بايد رشته داستان را در لحظه اي قطع كنند كه ميل و علاقه مندي شنونده به شنيدن بقيه داستان باقي بماند و او در انتظار شنیدن بقيه قصه و دانستن پايان آن، وقت گذراني و دقيقه شماري كند. اين حالت استفهام است.

 

حالت استعجاب با وارد كردن واقعه اي و يا قصه اي كاملا تازه كه يا رشته داستان را قطع مي كند و يا با آن جوش مي خورد و پيوند مي زند، برانگيخته مي شود. در حالت اول قصه گو كنجكاوي شنونده را با قطعِ خط مستقيمي كه قصه ميپيمود، بر مي انگيزد و در نتيجه او را براي شنيدن بقيه قصه و يا دنبال كردن خط و رشته افقي داستان از جايي كه قطع شده، حريص و بي تاب مي كند. در حالت دوم توجه شنونده به علت ظهور غير منتظرۀ چيز جديدي كه ناگهان نمایان شده، برانگيخته مي شود.

 

 


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, ] [ 11:51 ] [ علي افضلي ]

.: Weblog Themes By MihanSkin :.

درباره وبلاگ

من علي افضلي هستم.دوست داشتم فضايي براي ارتباط با استادان اهل نظر و دانشجويانم داشته باشم.اين وبلاگ،به نوعي صفحه شخصي من است بنابراين طبيعي است كه فضاي آن با كلاس درس متفاوت خواهد بود و اساسا تلاشي در جهت اينكه اين وبلاگ موضوعات علمي محض را پوشش دهد،بعمل نخواهد آمد هرچند از طرح مسائل و مطالب علمي به شدت استقبال خواهم نمود.شما نيز هر آنچه مي پسنديد ميتوانيد ارسال داريد..سپاسگزارم
امکانات وب