زبان و ادبیات عربی...

زبان و ادبیات عربی...
هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم... 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

 

 

 بيضايي از سرچشمه هند و ايراني كتاب هزارویک شب نام مي برد. به نظر او ايرانيان و هنديان از نظر فرهنگي سر چشمه مشترك دارند. هر دو قوم ايراني و هندي از قوم آريايي منشعب شده اند كه در شمال زندگي مي كردند. او مي نويسد:« آنها كه بيشتر مي دانند، مي دانند كه نه افسانه اي هندي از ايران گرفته شده و نه افسانه اي ايراني از هند، بلكه در پهنه وسيعي از فرهنگ و آيين سرچشمه هر دو يكي است». سخن او نكته قابل توجهي است اما به گمانم آيين هندو و چرخه هماسارا و مايا بيشتر با فضاي تودرتوي داستانهاي هزارو يك شب تطبيق مي كند تا نگرش خطي و پيشرونده ما ايرانيان به تاريخ. آغاز داستان هزار و يك شب با داستان ضحاك شباهت دارد. اين نظريه تحسين برانگيز آقاي بيضايي است اما به گمان من هم بايد به دنبال داستان آغازين باشيم و هم افزون بر آن به دنبال اين شيوه خاص از داستان گويي! اين تعليق و تعويق، اين به ابديت پيوستن داستانها، اين وضعيت نفس گير و ناتمام چيزي درخور دارد كه با سرشت انسان ايراني همخوان نيست. در ايران تاريخ از يك خط السير محتوم تبعيت مي كند، آغاز به پايان مي پيوندد و از همين روست كه هگل فيلسوف بزرگ آلماني ايرانيان و نه هنديان يا چينيان را آغاز گر تاريخ جهان مي داند. به نظر هگل ايرانيان به آگاهي  تاريخي رسيده بودند اما هنديان، دركي تاريخي نداشتند. علت اين پديده تفاوت نگرش ايرانيان و هنديان به اساطير شان است. اسطوره هاي هندي در يك بازي بي فرجام ابدي به سر مي برند اما اسطوره هاي ايراني براي زمان نقطه پاياني مي نهند و اساساً ايده هاي آخر الزماني و معاد شناسانه منشاء ايراني دارد. به گمان من وضعيت ناتمام هزارو يك شب دقيقاً با اسطوره هاي هندي مطابقت مي كند و كمتر با شيوه ما ايرانيان شباهت دارد. اگر بخواهيم براي هزار و يك شب بديلي ايراني قرار دهيم به گمانم شاهنامه مثال خيلي خوبي است. شاهنامه داستان كين و كين خواهي است. داستان كشته شدن يك مظلوم (آبتين پدر فريدون، ايرج، سياوش، اسفنديار....... يزد گرد)  و سپس انتقام كسي از ظالم است و همه چيز با مرگ ظالم پايان مي پذيرد اين همان سير خطي و محتوم داستان است. اما در هزارو يك شب قرار نيست كه ما از چرخه داستان خارج شويم. چرخه بي پايان داستان مهمتر است از يك داستان آغازين ! بيضايي در اثر خويش بيشتر از روش تأويلي استفاده مي كند مي كوشد باحدس و تخيل پديده هارا به هم مرتبط كند. مي كوشد نشان دهد كه داستان پادشاه و شهرزاد همان داستان ضحاك با شهرزاد و ارنواز است. بسيار خوب اما اين نكته اصلي در هزار و يك شب نيست؛ نكته اصلي باز بودن داستان است. داستان، افقي باز و گشوده است كه پيوسته مي تواند ما را به داستانهاي ديگري رهنمون شود. داستان اوليه هزار و يك شب همچون يك بلور است كه در فضايي اشباع شده مي تواند بلورهاي جديدي ايجاد كند. داستان زندگي آدمي تنها با مرگ به اتمام نمي رسد انسان ناگزير است بارها و بارها چرخه زادن و مرگ را تكرار كند و اين دقيقاً با شيوه داستان گويي هزار و يك شب انطباق دارد و در متون هندي ما با اين شيوه از قصه گويي روبرو هستيم.

 

 




نظرات شما عزیزان:

ساعت16:10---1 مهر 1391
سلام و عرض ادب :

استاد به نظر من پديده هايي كه در آثار ادبي جهان بيانگر اشتراكاتي بين ملت ها هستند بيانگر و روشن كننده ي هر چه بيشتر پديده اي به نام توارد هستند !!!

براي نمونه در این زمینه اقتباس هایی نیز در غرب به چشم می خورد که نمونه های بارز آنها دکامرون اثر بوکاچیو و داستان های کانتر بری اثر جفری چاسر است.

استاد سوالي با هزاران ادب و احترام به استاد بيضايي ؟

زماني كه اكثر ماجراهاي اين اثر در بغداد و ايران مي گذرد چگونه استاد بيضايي از تاثير فرهنگ و اساطير عرب در به وجود آمدن اين اثر امتناع كرده است ؟
پاسخ:اتفاقاً این دو اثری که نام بردید رسماً در خود غرب پذیرفته اند که تحت تاثیر هزارویک شب نوشته شده اند..مطلب دومتان را اینگونه اصلاح کنم که نظر استاد بیضایی، ردّ وجود تاثیر اعراب یا یهودیان و یا یونانیان بر هزارویک شب نیست.ایشان کلاً دعوایشان بر سر داستان بنیادین یا همان داستان اصلی و مادر هزارویک شب یعنی شهریار و شهرزاد است و کاری با بقیه داستانها ندارد...البته همانطوریکه در مطلب صفحه اصلی توضیح دادم این نظر جسورانه و قابل ستایشی است اما خوب بالاخره نظری هم نیست که ما دربست آن را بپذیریم...البته من اصرار بیش از اندازه استاد را هم نمیفهمم..واقعاً در این دنیای خون و خونریزی و جنگ، در این دنیایی که بیش از هر چیز نیاز به موضوعات وحدت ساز هست چرا استاد بیضایی اجازه نمیدهد کتاب هزارویک شب با شهرزادش که رسالت اصلی اش مبارزه با مرگ است،جمع کننده فرهنگهای مشرق زمین باشد؟چه اشکالی دارد همه ملتهای جهان خود را شریک در یک اثر بدانند؟


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ] [ 17:40 ] [ علي افضلي ]

.: Weblog Themes By MihanSkin :.

درباره وبلاگ

من علي افضلي هستم.دوست داشتم فضايي براي ارتباط با استادان اهل نظر و دانشجويانم داشته باشم.اين وبلاگ،به نوعي صفحه شخصي من است بنابراين طبيعي است كه فضاي آن با كلاس درس متفاوت خواهد بود و اساسا تلاشي در جهت اينكه اين وبلاگ موضوعات علمي محض را پوشش دهد،بعمل نخواهد آمد هرچند از طرح مسائل و مطالب علمي به شدت استقبال خواهم نمود.شما نيز هر آنچه مي پسنديد ميتوانيد ارسال داريد..سپاسگزارم
امکانات وب