زبان و ادبیات عربی...

زبان و ادبیات عربی...
هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم... 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

 

طرح این مسأله بدان جهت است که قرآن کریم در یک بافت تاریخی- فرهنگی ظهور یافته است. این مسأله که این متن در یک بافت فرهنگی تولید شده، الزاماتی در پی دارد، اینکه آیا از ساختار فرهنگی که در چارچوب آن تکوین یافته جداست یا پیوسته بدان؟ اگر پیوسته است آیا برای فهم معنای متن باید به این پیوند تاریخی- فرهنگی و روابط بینامتنی توجّه داشت؟ آیا متنی چون قرآن کریم به مثابۀ یک متن مقدّس وحیانی، به این فرهنگ توجه داشته است؟

 

قرآن پژوهان از گذشته برای اثبات اعجاز قرآن کریم به مقایسه متن قرآن با متون دیگر مثل شعر دست می یازیدند و از طریق بررسی اشعار و متون ادبی و کشف قوانین شکل گیری این متون و نحوه دلالت آنها به بررسی متن قرآن و بیان زیبایی ها و استواری و انسجام متن آن می پرداختند. این روش که برای فهم متن قرآن باید از متون دیگر بهره جست و به روابط میان متنیِ آن پرداخت به بینامتنیّت یا تناصّ یا Intertextuality معروف است. مهم ترین مدّعا در این مسأله آن است که متون با یکدیگر رابطه دارند.یعنی به دیالوگ متون با یکدیگر توجّه ویژه می شود.

 

ادامه دارد...




نظرات شما عزیزان:

س. ظ
ساعت15:33---16 مهر 1391
درود و دو صد ادب :

دكتر نظريه ي بينامتني فهم قرآن هم مي تواند مويد همين مطلب باشد كه :

يكی از مهم‌ترين وظايف مفسر، تعيين رابطه نص قرآن با ديگر متون است. اين پرسش همواره مطرح می‌شود كه آيا فهم نص صرفا يك فعاليت درونی است كه با رجوع به محورهای هم‌نشينی، جانشينی و كشف روابط پيچيده موجود ميان آيات پايان يابد يا نه؟! مفسر برای فهم نص بايد در فضای بيرون از نص نيز سير كند و ارتباط ديگر متون را با نص در نظر بگيرد.

ممكن است خواننده با توجه به برخی مباحث گذشته، صورت اول را بپذيرد و قائل شود كه فهم نص صرفا فعاليت درونی است، ولی اين ديدگاه نادرست است و مفسر بايد برای فهم آن تا حدودی در فضای بيرون از نص نيز سير كند و سپس برای اينكه از دستاوردهای حركت در بيرون از فضای نص اطمينان خاطر بيابد، بايد به روابط درون نص نيز توجه كند.

درسته دكتر افضلي بزرگوار ؟
پاسخ:سلام بر شما.کاملا درست است.در این سلسله مطالب دقیقاً در پی نشان دادن همین مطلب هستم.. در مطالب آینده مفصل تر و با مصادیق بیشتر به موضوع خواهم پرداخت.


محمد
ساعت22:04---15 مهر 1391
سلام استاد تناص با تاثیر بذیری چه فرقی دارد؟
پاسخ:بينامتنيت اندكي فراتر از تأثير پذيري محض است..البته منظورت از تاثير پذيري را بعدا برايم بنويس..در حالت كلي بينامتنيت بر اين ايده مبتني است كه آثار ادبي بر اساس نظام ها، رمزگان ها و سنتهاي ايجاد شده توسط آثار ادبي پيشين بنا مي شوند.به معناي ديگر هر متن جذب و دگرگون سازي متني ديگر است، فرض بينامتنيت به جاي فرض بينا ذهنيت مي نشيند و زبان شاعرانه، خوانشِ دست كم مضاعف مي يابد..در عربي واژه تناص با واژه نصّ مرتبط است.يعني آنچه كه از چند جهت و سو به هم مربوط مي شوند.يعني هر متني جزيره اي جدا از ديگر متون نيست.متون، بافتها و سياقهايي را فراهم مي آورند كه از درون آنها مي توان متون ديگر را خلق و تفسير كرد.نظريه بينامتنيت برداشتهاي سنتي از خاستگاه معنا را متزلزل ميسازد.در اين سبك، حتي زبان هم ديگر حالت انتزاعي ندارد بلكه در واقعيت و در تعاملات فرهنگي و اجتماعي ميان افراد معنا مي يابد...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ شنبه 15 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:16 ] [ علي افضلي ]

.: Weblog Themes By MihanSkin :.

درباره وبلاگ

من علي افضلي هستم.دوست داشتم فضايي براي ارتباط با استادان اهل نظر و دانشجويانم داشته باشم.اين وبلاگ،به نوعي صفحه شخصي من است بنابراين طبيعي است كه فضاي آن با كلاس درس متفاوت خواهد بود و اساسا تلاشي در جهت اينكه اين وبلاگ موضوعات علمي محض را پوشش دهد،بعمل نخواهد آمد هرچند از طرح مسائل و مطالب علمي به شدت استقبال خواهم نمود.شما نيز هر آنچه مي پسنديد ميتوانيد ارسال داريد..سپاسگزارم
امکانات وب