گفتیم که قرآن بیش از هر چیز یک متن ادبی است.اما این بدین معنا نیست که پیام در آن نقش فرعی داشته و صورت و ساخت ادبی ار اهمیت بالاتری برخوردار باشد، بلکه به این معناست که پیام، برای انتقال، ساخت و صورت ادبی یافته است.لذا برای فهم آن باید از سازوکارهای تحلیل ادبی بهره جست.برای فهم متن باید به اطلاعات زیر دست یافت:

1-    اطلاعات زبانی و ادبی: آشنایی با زبان دریچه ای است برای ورود به عالم متن. متن، مجموعه ای از نشانه های زبانی است و هویت زبانی دارد. آشنایی با این نشانه ها حداقل اطلاعات لازم را برای مفسران فراهم می آورد. 

2-   اطلاعات درون متنی: مجموعه آیات قرآن را باید یک کلّ در نظر گرفت، کلی که دلالت های اجزاء را بر یکدیگر روشن تر و در مواردی تصحیح می کند.البته درون متن را باید مانند یک شبکه در نظر گرفت که هر آیه در آن جایگاه و مرتبه ای خاص دارد و همه آنها در سطح واحدی قرار ندارند. وقتی مفسر در فضای درون متن سیر می کند، با توجه به این ساختار شبکه ایِ درون متن، آیات را با هم مقایسه می کند و اطلاعات درون متنی اش را افزایش می دهد.

3-  اطلاعات سیاقی: توجه به سیاق تا حدّی ضرورت دارد و مفسّر باید به سیاق و نقش آن توجه کند.

4-   اطلاعات بینامتنی:اطلاعاتی که مفسر از متون و زمینه های دیگر به دست می آورد و برای فهم و تفسیر متن ضروری اند.

                                                                                               ادامه دارد....

نظرات شما عزیزان:

ساعت19:43---26 مهر 1391

درود و دو صد ادب :

آقاي دكتر افضلي تجديديه پيام قبل در مورد

« امروالقيس » را با شعري از ديوان وي خواستارم :



وقدأغتَـدی والطیـرفی وكناتهـا بمنـجردقـیــدالمــاوابـدهیـكــ ل



مكــرمفــرمقبــل مـدبـــرمـعــاً كجلمودصخرحطه السیل منعل



كمیت یزل اللبد عن حـال متثـه كـمـازلـت الـصفـواءـالـمنـتـزل



مسح اذاماالسابحات علی الونی أثــرن غبــاراًبـالــكدیـدالــمركـل



یطیرالغلام الخف عن صهواته

ویلوی بأثواب العنیف المثقل
پاسخ:سلام..آفرین بر شما..این ابیات از معلقه امرئ القیس است.البته نسخه ای که دست شماست اندکی با اصل متفاوت است.دو نسخه از معلقات بسیار خوب است یکی انتشارات بینا که معلقات را با ترجمه فارسی عالی و ادیبانه دکتر محمود شکیب منتشر کرده و دیگری شرحی است که جناب استاد بزرگوار دکتر محمد فاضلی استاد دانشگاه فردوسی مشهد، به عربی نوشته اند.

س. ظ

ساعت21:50---24 مهر 1391

سلام :

آقاي دكتر منظورتان از « زبان شعر » در متن غايب متاثر در قرآن ، شعر شاعراني مانند

« امروالقیس » است ؟؟؟

استاد اين موضوع باعث ايجاد شبهه نخواهد شد ؟



استاد سوال ديگر :

اين جمله از پيامبر درباره امروالقيس :

« هو قائد الشعراء الي النار »

قابل استناد است ؟
پاسخ:سلام.مخالفت و توضیحم در رابطه با این نظرتان را حضوری خدمتتان گفتم.

ساعت22:25---20 مهر 1391

درود و دو صد ادب خدمت دكتر افضلي :


استاد سوالاتي دارم :


در نظريه هاي بينامتني براي خوانش عميق تر متن و دست يابي به ناگفته ها ، سه اصل اساسي مطرح است : 1 ) متن غايب 2 ) متن حاضر 3 ) عمليات بينامتني


حالا متون تفسيري قرآني جزء متون غايب محسوب مي شوند ؟ يا نتيجه ي عمليات بينامتني ؟


استاد متن غايب به گونه اي باعث شكل گيري متن اصلي مي شود درسته ؟


پس متن غايب قرآني چگونه قابل تفسير و تاويل است ؟


پاسخ:سلام.متون تفسیری، متون غایب نیستند بلکه حاصل بینامتنیت هستند..متن غایب در بحث قرآن از نظر من، زبان شعر جاهلی است.و دقیقاً به همین دلیل است که ابن عباس در فهم و کشف معنای واژگان قرآن از متون شعر جاهلی بهره جست.برای پاسخ بهتر به سوالت، بحثهایی را در وبلاگ خواهم زد که مهم هستند: بحثهای زبان دینی، حوزه زبانی،زبان قرآن و نیز موضوع مهم تغییر معنایی در قرآن با بررسی رابطه بینامتنی قرآن با شعر جاهلی.

ساعت16:20---18 مهر 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

با سلام

کشاورز هستم مدیر سایت انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی

خواهشمند است لینک سایت انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی را در سایت خود قرار دهید

http://iaall.ir

لینکی که هم اکنون در سایت وبلاگ خود قرار داده اید مربوط به انجمن نیست و صرفا تبلیغی برای ترجمه است
پاسخ:سلام آقای دکتر..با تشکر از تذکرتان، اصلاح کردم.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: